مالک بیگی، فعال رسانەای کورد/ در فضای مجازی ایران پیامی تکاندهندە و با شوق و ذوق دست بە دست میشد مبنی بر اینکە خانم آنگلا مرکر ضمن دستور پذیرش پناهجویان خطاب بە آنان گفتە بود: چرا از ترس سپاهیان اسلام بە اروپا کە مسلمانان میگویند بلاد کفر است پناە میآورید بروید و از ترس مسلمانان خاورمیانە بە خانەی خدا در خاورمیانە پناە ببرید.
نمیدانم این حرف چقدر صحیح است و اصلا خانم مرگل یا هر مقام مسئول اروپایی این حرف را زدە یا نە؟ اما واقعیت این است کە مسلمانزادگانی کە صرفا چون از پدر و مادری کە باز هم بە صورت موروثی مسلمان بودەاند بە دنیا آمدەاند حالا چند دهە است کە از ترس دیگر برادران و خواهران مسلمان خود بە کشورهای مسیحی پناە میبرند.
بەراستی جریان چیست؟
بە نظر من؛ هم اینجوری هست و هم اینجوری نیست چون کە مسلمانان بە کشورهای مسیحی نمیگریزند و یا فقط از دست دیگر مسلمان فرار نمیکنند بلکە از خود هم و از افکار شکل گرفتە در وجود خود هم میگریزند از گذشتەای دردناک کە مسلمانزادگی برای آنها بە ارمغان آوردە بود و شستشوی مغزی کە توسط جامعە و از کودکی بر آنان تحمیل شدە و از باورهایی کە جامعە و افکار تندرو حاکم بر آن بر آنان تحمیل کردە کە ندا درمیدادە (الاسلام یعلوا ولا یعلی علیە) یعنی ( اسلام برترین دین است و هیچ دینی و طرز فکری بالاتر و بهتر از آن نیست)
آنان صرفا بە کشورهای مسیحی پناە نمیآورند بلکە از ترس آن افکار بە افکار حضرت مسیح پناە میآورند چرا کە هدف اصلی آمدن مسیح بزرگ به این جهان را فدا شدن و باز خرید گناهان بشر میدانند و بر این باورند کە او آمد تا قربانی گناهان ما شود، او بر سر دار آویخته و کشته شد تا گناهان بشر را بشوید و جهانیان را از مجازات نجات دهد.
این طرز تفکر برای خاورمیانە نجات دهندە است خاورمیانەای کە در آن عدەای تندرو با پرچم منقش بە (لا الە الا اللە، محمد رسول اللە) کودکان را آموزش میدهند تا سر مخالفانش را در برابر دوربینها از تن جدا کند.
خاورمیانەای کە در هر فرم اداری و غیرادرای و کاری کە تکمیل میشود باید بالاجبار باید در ان فرم اقرار شود کە چە مذهبی داری (البتە منظور از مذهب فقط مذهب شیعە و سنی است و دین و مذهب یارسانی را غیررسمی میدانند و کلا آن را حذف کردەاند و حتی نام بردن از آن نیز در متون رسمی و اداری ممنوع شدە و آنرا بە منزلەی بیهویتی میانگارند) و همچنین وقتی کە فرزندی برای کسی بە دنیا میآید تنها باید از لیست اسامی اسلامی کە جلوی رویش گذاشتە میشود فرزندش را نامگذاری کند.
این خشونتهای رفتاری و خشونتهای گفتاری و خشونتهای اداری ، مردم خاورمیانە را متقاعد کردە کە فقط و فقط یک تفکر آنان را نجات میدهد: (تفکر مسیح) کە عاشق نوع بشر بود و منکر هر نوع خشونت، در حق هر کسی.
از دیدگاە پناهجویان مسلمانزادەی خاورمیانەای، تنها راه نجات منحصرا در پیوند با مسیح و اعتقاد به این موضوع است و آنان چە بر زبان بیاورند و چە بر زبان نیاورند؛ مسیحیت را مذهب “نجات” یا “فداء” میدانند و مسیح را “ناجی” و “فادی”.
و اما کوردها
کوردها در طول تاریخ جزو معدود ملتهای خاورمیانەای بودەاند کە هرگز دولت نداشتەاند ولی علیرغم نداشتن دولت و امکانات لازم در حدود یک قرن پیش (انجیل) را بە لهجەی کوردی گوورانی یعنی کوردی پیروان یارسان ترجمە کردەاند و دوستدار حضرت مسیح بودە و هستند.
این دوستی دلایل تاریخی و فرهنگی دارد. میدانیم کە کوردها باز هم جزو معدود ملتهای خاورمیانە هستند کە با زور شمشیر سرزمینشان توسط سپاە اسلام فتح شد و پس از چند قرن حکومت اسلامی و علیرغم اینکە در ظاهر مسلمان شدند ولی هنوز هم میبینیم کە در برخی نقاط کوردستانات دینهای باستانی خود همانند یارسانی و ایزدی را حفظ کردەاند و حتی در جاهایی کە مسلمان شدەاند خود قرائتی کوردی از اسلام بەوجود اورند و با اسلام عرفانی خود، خود را از سایر مسلمانان خشن متمایز کردەاند.
چرا اکنون گرایش بە مسیح و دوستی حضرت مسیح در میان کوردها بیش از سایرین است؟
اگر بە آموزەهای دینهای کوردی (یارسان) و (ایزدی) برگردیم این ادیان دارای مشخصەهای زیر هستند.
در جمخانەی یارسان با ساز مقدس تنبور نواهای دینی نواختە میشود و سرودهای دینی یارسانی بە صورت دستەجمعی و شاد و بەدور از غم خواندە میشود و در کلیساهای مسیحیان نیز با نوای موسیقی و اپرای جمعی دین خود را ترویج میکنند در حالیکە علمای اسلام با موسیقی میانەای ندارند و نواختن موسیقی در مساجد ممنوع است و انجام آن هتک حرمت تلقی میشود و حکم اعدام و محاربە را دارد کە بهانەای برای اعدام شخص و اشخاص انجام دهندەی آن است.
دیگر موضوع تاکید بر این است کە یارسان دین (یاری) و (مهربانی) است نە دشمنی و کشتن غیریارسانیها و یا برتر دانستن خود از دیگران.
مسیح هم دین خود را دین مهربانی میداند و آخوندها بر سر منبرهایشان و در تلویزیون و در کتابهای درسی همیشە و با طعنە میگویند: اینکە مسیح گفتە اگر کسی سیلی بر گوش چپ تو زد گوش راستت را بدە تا بە طرف دیگرت هم سیلی بزند و اینجوری از رو برود و بفهمد کە سیلی زدن و ظلم کردن خوب نیست، اسلام برعکس ان میگوید کە مقابلە بە مثل بکن و هر کس کە ترا زد او را بزن و عین خودش خشن باش.
یاری و مهربانی کوردهای یارسانی کە خود را (یار) و دین خود را دین (یاری) بە دیگران مینامند با مسیحیت سازگار است و بە همین دلیل اکنون احساس نزدیکی با تفکر مسیح و پیروان مسیح میکنند.
یارسانیها هر کس کە خشن و قصیالقلب باشد را کافر میدانند و خشونت را نشانەی کفر و در برابر خدا دانستن در حالیکە مسلمانان بە کسی کە کفر بورزد و برای خدا شریک و همتا بتراشد کافر میگویند.
همانگونە کە مسیحیان خدا را میپرستند و پدر و پسر و روحالقدس را گرامی میدارند یارسانیها هم خدا و هم ( داوو) یا (داوت) را گرامی میدارند و همچنین کوردهای ایزدی نیز (ایزد) را میپرستند و (ملک طاووس) را در کنار (ایزد) گرامی میدارند و بە همین دلیل مسلمانان تندرو آنان را مشرک میدانند و باور دارند کە هم مسیحیان هم برای خدای واحد و بی شریک، شریک میتراشند و سەگانە پرستند و هم یارسانیها و ایزدیها نیز مشرک هستند و مسلمانان حتی بە اشتباە (داوو) و (طاووس) را همان (شیطان) معروف در ادیان ابراهیمی میدانند.
یک نقطەی مشترک دیگر بین یارسانیها و مسیحیان باور آنها بە معاد است کە از ارکان مسلمان شدن است.
یارسانیها بە دنیای دونادون کە نوعی تناسخ است اعتقاد دارند و بر این باورند کە هیچ کسی در دنیا نمیمیرد و نیز دنیایی بە نام معاد و روز قیامت وجود ندارد و هر کس کە بە دون تازە یا دنیای بعدی و یا زندگی جدیدی میرود یا بە اصطلاح هر کس کە بمیرد روح او در جاندار یا نبات (گیاە) و جماد (غیرجاندار) دیگری حلول پیدا میکند تا جزا و سزای برخوردش با دیگران را در دون یا زندگی قبلی خود ببیند و این سیکل تا زمانی کە بە آن حد از کنال برسد کە بدون ظلم در حق دیگران زندگی کند و بتواند همیشە یاریگر دیگران باشد ادامە پیدا میکند و یارسانیها بر این باورند کە روح انسان فقط در آن زمان کامل میشود.
در اسلام فلسفەی خلقت جن و انس و دنیا و عالمین را فقط عبادت برای خدا میداند و اعتقاد بر لین است هر کس کە باتقواتر و عبادتکنندەتر است کاملتر میباشد و دارای ارزش بیشتری است در حالیکە یارسانیها بر این باورند کە انسان فقط وقتی کە بە طور کامل یاریگر دیگران باشد کامل میشود نە وقتی کە بندگی کامل خدا را بپذیرد و یا عبادت را کامل کند و اصولا بندگی و عبادت خدا در این دین معنا و مفهومی ندارد چە رسد بە اینکە هدف خلقت باشد.
مسیح نیز برای این بە دنیا آمد کە گناە دیگران را بە جان بخرد و بە صلیب کشیدە شد تا گناە سایرین را با بذل مهر و جان خود بشوید هدف اصلی رسالت او و آمدنش به این جهان فدا شدن و باز خرید گناهان بشر بوده است و مسیحیان میگویند کە مسیح آمد تا قربانی گناهان بشر شود و او بە دار آویخته و کشته شد تا گناهان بشر را بشوید و جهانیان را از مجازات نجات دهد.
بە قول استاد ناصر رزازی همەی کوردهای مسلمانشدە و مسلمانزادە، پیش از اسلام آوردن درحقیقت یارسانی بودەاند و هنوز هم بە آموزەهای یاری و مهربانی نزدیکترند و اذعان میدارد کە خود او هم بە همین دلیل خود را یارسانی نامیدە است.
بە همین دلیل نیز میتوان گفت چون کە یارسانی و دین یاری با مسیحیت و دین مهربانی دارای همسانیهای فراوان است در میان جوانان کورد گرایش بە مسیحیت بیشتر از همیشە شدە است و با اینکە جوانان کورد مسیحیشدە میدانند کە تاوان خروج از دین اسلام حکم ارتداد و الحاد و اعدام است اما آنان باز هم داوطلبانە بە مسبحیت میپیوندند و مسیحی شدن در میان کوردهای یارسانی و کوردهای شیعەزادە کە اجداد آنان یارسانی بودەاند بیشتر از سایر ایرانیان رواج پیدا کردە است.