کوردانه: محمدرضا اسکندری: خمینی و خامنه‌ای در طول چهل و چهار سال گذشته بهترین کمک را به راست‌ترین جناح‌های اسرائیل و فلسطین کرده‌اند. در حالی که ملت فلسطین با مبارزات خونین خود تلاش کردند که جامعه جهانی را متقاعد کند که حق دارند کشوری مستقل داشته باشند و یاسر عرفات و سازمان فتح پس از چندین ده جنگ خونین با اسرائیل پیمان صلح را امضا کردند،

خمینی که سرمست پیروزی بر شاه بود و خود را برای رهبری جهان اسلام با دیدگاه‌های ارتجاعی آماده کرده بود، با شعارهای ضد اسرائیلی و ضد آمریکایی که توسط احزاب چپ در بین جامعه روشنفکری جا افتاده بود تلاش کرد جای پایی در لبنان، اردوگاه‌های فلسطینی و میان احزاب راست مذهبی پیدا کند.

وقتی وی در این مسیر موفق نشد، با ایجاد احزاب نیابتی در این کشورها و مناطق اشغالی تلاش کرد ضربه‌ای به احزابی وارد کند که سال‌ها در مبارزه برای آزادی فلسطین بودند. خمینی و رژیم اسلامی ایران که بعداً خامنه‌ای هدایت این مسیر جنگ‌طلبی را بر عهده گرفت، جنگ با عراق را با دخالت در امور عراق و انفجار لوله های نفتی عراق آغاز کردند. صدام با حمله به فردوگاه مهرآباد و شهرهای مرزی وارد خاک ایران شد. رژیم با آزادسازی خرمشهر توانست دست بالا را در جنگ در مقابل صدام با خون هزاران نفر کسب کند. خمینی فکر می کرد در آینده نزدیک عراق هم اسلامی خواهد شد. اما پس از مدتی در جبهه‌های جنگ رژیم اسلامی خمینی در مقابل ارتش صدام شکست پیاپی می خورد و ارتش صدام به پیش روی خود ادامه می داد. این شکست‌ها باعث شد خمینی مجبور شود از شعار «راه قدس از کربلا می‌گذرد» دست بکشد، جام زهر بنوشد و در برابر صدام تسلیم شود.

با حماقت صدام حسین، که پس از شکست دادن رژیم اسلامی خمینی، سرمست پیروزی بود به کویت حمله کرد، آمریکا برای حمایت از کشورهای در خدمت انها وارد عمل شد. با حمله نظامی دولت‌های بوش (پدر و پسر) رژیم بعث صدام سرنگون شد. سقوط صدام، که رژیم اسلامی ایران از او شکست خورده بود، و ظهور داعش باعث شد آمریکا و ایران در کنار یکدیگر با این گروه تروریستی مبارزه کنند. با این حال، رژیم ایران که از جنگ‌طلبی خود درس نگرفته بود، این بار نیروهای نیابتی دیگری در عراق و فلسطین ایجاد کرد و شعار نابودی اسرائیل را پررنگ‌تر کرد.

در این راستا، رژیم از شروع انقلاب تلاش کرد بود حزب شیعه امل به رهبری نبیه بری را در لبنان تضعیف کند و حزب‌الله را جایگزین آن کند. همچنین در فلسطین با حمایت مالی از حماس و جهاد اسلامی، آن‌ها را در برابر یاسر عرفات و رهبری فلسطینی قرار داد. این اقدامات باعث شد سازمان فتح و جنبش امل تضعیف شوند و در مقابل، حزب‌الله و حماس قدرت بگیرند. در نهایت فلسطین به دو بخش تقسیم شد، و جناح راست اسرائیل که مخالف صلح و راه‌حل دوکشوری بود، توانست به راحتی طرح «اسرائیل بزرگ» را پیش ببرد.

با آغاز درگیری‌ها در سوریه و بهار عربی، رژیم ایران تصور می‌کرد بشار اسد، همانند پدرش حافظ اسد، می‌تواند قیام مردم را با خشونت سرکوب کند. اما این‌بار اوضاع متفاوت بود و رژیم ایران با دخالت نظامی و قتل و کشتار هزاران نفر، در جنایت‌های اسد شریک شد. آن‌ها با استفاده از همان شیوه‌هایی که مردم ایران را سرکوب کرده بودند، تلاش کردند حکومت بشار اسد را برای همیشه تثبیت کنند.

سپاه قدس و خامنه‌ای با کنترل بغداد، دمشق، بیروت، نوار غزه و یمن، به نام «محور مقاومت»، خود را برای درگیری با اسرائیل آماده می‌دیدند. اما غافل بودند که جناح راست اسرائیل سال‌ها منتظر چنین فرصتی بود. رژیم ایران با حمایت مالی از حماس باعث شد که در ۷ اکتبر، جنگ خون‌باری میان اسرائیل و فلسطین آغاز شود. این جنگ باعث کشتار مردم غزه، لبنان و ویرانی منطقه شد.

در طول بیش از یک سال، اسرائیل به رهبری راست‌ترین دولت خود، نیروهای نیابتی رژیم ایران را نابود کرد و حتی رهبران حماس و حزب‌الله را یکی پس از دیگری هدف قرار داد. در نهایت، حزب‌الله از ترس مردم و دولت لبنان، تسلیم شد و آتش‌بس را در اوج ذلت پذیرفت. در همین زمان، مخالفان اسد با حمایت ترکیه، شهرهای استراتژیک حلب، حماه، حمص و در نهایت دمشق را تصرف کردند. رژیم بعث که ستون «محور مقاومت» خامنه‌ای محسوب می‌شد، سقوط کرد و نیروهای سپاه قدس و نیابتی‌های رژیم ایران پا به فرار گذاشتند.

در نهایت، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، اعلام کرد که خاورمیانه‌ای که وعده داده بود، در حال شکل‌گیری است. او پس از سقوط اسد، بدون شلیک یک گلوله، ۳۰ کیلومتر از خاک سوریه را تصرف و تمامی زیرساخت‌های نظامی این کشور را نابود کرد. همچنین طرح گسترش شهرک‌سازی در بلندی‌های جولان اشغالی تصویب شد.

اگر خوب نگاه کنیم، چه کسی بهتر از خمینی، خامنه‌ای و سپاه قدس توانسته چنین خدماتی به اسرائیل ارائه دهد؟ و چه کسی بالاترین ضرر را به مردم منطقه، به‌ویژه ایران، سوریه، لبنان، عراق، یمن و فلسطین، وارد کرده است؟

در این شرایط مردم منطقه، بخصوص مردم فلسطین، لبنان و سوریه چه چیزی بیشتر از گذشته در مقابل اسرائیل با دادن این همه ویرانی و قتل عام به دست آورده اند.
در مقابل اسرائیل چه به دست اورده است. آیا بنیامین نتانیاهو و جناح راست افراطی اسرائیل فکر می کردند که مردم غزه را اینطور در اوچ بدبختی ببیندند و یا مردم لبنان اینچنین یک آتش بی در اوج بدبختی قبول کنند و اسرائبل بدون شلیک یک گلوله دهها کیلومتر از خاک سوریه و لبنان اشغال نماید. این همه از برکات رژیم خامنه ای و سپاه قدس و نیروی های نیباتی انها بود که نصیب این مردمان شد.

امید است مردم ایران با آگاهی که در جنبش‌های اجتماعی، به‌ویژه جنبش «زن، زندگی، آزادی» به دست آورده‌اند، به صورت مدنی دیکتاتوری خامنه‌ای و سپاه را برچینند و حکومتی سکولار بر پایه برابری، عدالت اجتماعی و آزادی برپا کنند.